جدول جو
جدول جو

معنی خلنگ زار - جستجوی لغت در جدول جو

خلنگ زار
(خَ لَ)
زمین پرخس و خار. خارستان. خاردار. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خلنگ زار
تیغستان، خارستان، خارزار
متضاد: گلزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خنگ سار
تصویر خنگ سار
ویژگی کسی که تمام موهای سرش سفید باشد، سرسفید، سفیدمو، برای مثال چند بگشت این زمانه بر سر من / گرد جهان کرد خنگ سار مرا (ناصرخسرو - ۱۲۵)
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
کسی است که کارش کلنگ داری است و با کلنگ کار می کند و زمین را می کند. (آنندراج ذیل کلنگ). آنکه کلنگ بکار برد. کلندگر. (فرهنگ فارسی معین). کلنددار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و مرد بیل دار و کلنگ دار جهت کار قلعه بر ممالک آذربایجان رقم شد. (عالم آرای عباسی، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(مَلْ لُوْ)
دهی از دهستان تمین است که در بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خِ گِ زَ)
کنایه از آفتاب است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کلنگ دار
تصویر کلنگ دار
آنکه کلنگ بکار برد کلندگر: (و مرد بیل دار و کلنگ دار جهت کار قلعه بر ممالک آذربایجان رقم شد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لنگ وار
تصویر لنگ وار
همچون لنگان. یا لنگ وار رفتن، چون لنگان قدم برداشتن و راه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار